اتحاد مبارزان سوسیالیست
هژمونیسم امپریالیستی غرب بر جهان در حال فروپاشی است؛ سلطهای که با خود جنگها، رنجها و نابرابریهای زیادی به همراه داشته است. امپریالیسم سرمایهداری جهان
هژمونیسم امپریالیستی غرب بر جهان در حال فروپاشی است؛ سلطهای که با خود جنگها، رنجها و نابرابریهای زیادی به همراه داشته است. امپریالیسم سرمایهداری جهان
پيشينه ايدئولوژيکی رايش سوم نويسنده: ايوا تالمداژ برگردان: زلمی کاوه بحران رايش سوم تنها جهش راديكال نبود بلکه يک تغيير شكل دولت آلمان محسوب ميشد
بصیر زیار چکیده نوشته بحران اقتصادی با رویکرد تحلیلی و درونی قراردادن آن در شیوه تولیدی سرمایه داری، خود را از بسیاری جهات با مقاالت
این مقاله به بررسی مختصر تغییرات اقلیمی و تأثیر محیطزیستی آن میپردازد. در این مقاله تلاش شده است تا چالشهای محیطزیستی برخاسته از تغییرات اقلیمی بر اساس یافتههای علمی و نظریات متخصصان این رشته بررسی شود.
با طولانیشدن جنگ و برتری احتمالی غرب در این منازعه، متحدین روسیه از جمله چین را منطقاً برای جلوگیری و تغییر سیر بازی قدرت به نحوی در روند جنگ دخیل خواهند کرد، زیرا با شکست روسیه، نوبت چین و دیگران فرا خواهد رسید. چین هماکنون به بهانهی تایوان و منازعه بر مناطق بحری، توسط امریکا و «ناتوی آسیایی» آن در معرض تهدید قرار دارد و چین با این صفآرایی احساس خطر میکند.
در نژادباوری فرهنگی ادعای برتری نژادی در پشت تمایزها و تفاوتهای فرهنگی، که در ظاهر بسیار طبیعی مینمایند، پنهان میگردد. «نخبههای سیاسی»، وسایل ارتباط جمعی، حتی شخصیتهای دارای دیدگاهها و «کرسی»های علمی و اکادمیک، تلاش میکنند تا این تفاوتها را هرچه برجستهتر و ژرفتر نشان دهند. به این وسیله، میخواهند قطببندیهایی بهوجود آورند که با آن یک گروه را از گروههای دیگر به گونهای جدا سازند که گویا هیچ پل ارتباطی بینشان وجود ندارد.
در تفکر اسلامی بدکارگی با بیحجابی ربط پیدا میکند. یعنی اگر زنی و یا دختری طبق معیارهای اسلامیستها حجاب نداشته باشد، فاحشه بهشمار میرود. اگر زنان چند متر پارچه را روی بدنشان حمل کنند، جامعهی اسلامی بدون خطاهای اخلاقی بهوجود میآید.
شکست اسلاميسم به مثابۀ يک جنبش اجتماعی مترادف با از ميان رفتن آن نيست. منظور از شکست يک جنبش اينست که جنبش در بسیج توده های وسيع حول اهداف سياسی خود ناتوان ميگردد و حرکت جمعی جايش را به تلاشهای گروهها و دسته های مجزا، مخالف و رقيب هم ميدهد. خلاصه جنبش شکست خورده از تحقق اهداف سياسی و اجتماعی خود در جامعه باز مانده و در نتيجه با تعديل اهداف و برنامه های خود، حاضر است در جهت حصول بخشی از آرمانهايش با گروهها و نيروهای ديگر دست به سازش زند.
جنبش روشنائی مانند هر جنبش اجتماعی دیگر در یک چشم انداز کلی تبارز یک پراتیک جمعی توده ها از پائین بوده تا مرز و امتیازات سیاسی و اجتماعی حاکم را به چالش کشیده و یکباردیگرآنرا از نو باز تعریف نماید. این جنبش درامتداد اعتراضات مشابه اتفاق افتاد که برای نخستین بار حکومت و گروههای حاکم را در یک مطالبه ترقیخواهانه بمیدان طلبیده است. جنبش روشنائی بمثابه یک جنبش از پائین و در چهارچوب یک استراتژی دفاعی پا بمیدان نهاد و یک حرکت که از آغاز با توجه به ترکیب رهبری و فعالین و نیزشرایط که در آن قرار داشته، حامل تناقضات و ویژه گیهای منحصربه فرد بوده است.
شکست اسلاميسم به مثابۀ يک جنبش اجتماعی مترادف با از ميان رفتن آن نيست. منظور از شکست يک جنبش اينست که جنبش در بسیج توده های وسيع حول اهداف سياسی خود ناتوان ميگردد و حرکت جمعی جايش را به تلاشهای گروهها و دسته های مجزا، مخالف و رقيب هم ميدهد. خلاصه جنبش شکست خورده از تحقق اهداف سياسی و اجتماعی خود در جامعه باز مانده و در نتيجه با تعديل اهداف و برنامه های خود، حاضر است در جهت حصول بخشی از آرمانهايش با گروهها و نيروهای ديگر دست به سازش زند.
طراحی و توسعه: فرهاد فرهاد