#مارکسیسم

جنبش روشنایی؛ فرصت‌ها و چالش‌ها            

جنبش روشنائی مانند هر جنبش اجتماعی دیگر در یک چشم انداز کلی  تبارز یک پراتیک جمعی توده ها از پائین بوده تا مرز و امتیازات سیاسی و اجتماعی حاکم را به چالش کشیده و یکباردیگرآنرا از نو باز تعریف نماید. این جنبش درامتداد اعتراضات مشابه اتفاق افتاد که برای نخستین بار حکومت و گروههای حاکم را در یک مطالبه ترقیخواهانه بمیدان طلبیده است. جنبش روشنائی بمثابه یک جنبش از پائین و در چهارچوب یک استراتژی دفاعی پا بمیدان نهاد و یک حرکت که از آغاز با توجه به ترکیب رهبری و فعالین و نیزشرایط که در آن قرار داشته، حامل تناقضات و ویژه گیهای منحصربه فرد بوده است.

رشد و انحطاط اسلاميسم

شکست اسلاميسم به  مثابۀ يک جنبش اجتماعی مترادف با از ميان رفتن آن نيست. منظور از شکست يک جنبش اينست که جنبش در بسیج توده های وسيع حول اهداف سياسی خود ناتوان ميگردد و حرکت جمعی جايش را به  تلاشهای گروهها و دسته های مجزا، مخالف و رقيب هم ميدهد. خلاصه جنبش شکست خورده از تحقق اهداف سياسی و اجتماعی خود در جامعه باز مانده و در نتيجه  با تعديل اهداف و برنامه های خود، حاضر است در جهت حصول بخشی از آرمانهايش با گروهها و نيروهای ديگر دست به سازش زند.